بانزدیک تر شدن به روزهای پر التهاب انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی، به عنوان عالی ترین نماد مردم سالاری دینی در نظام جمهوری اسلامی، بسیاری از واقعیات رخ داده در کشور و درمیان جناح های مختلف سیاسی رنگ و بویی تبلیغاتی و دور از واقعیت به خود گرفته است.
حواشی داغ و پر سر و صدای نامزدهایی که در راه معرفی خود و تخریب و یا نقد رقبا از هیچ اقدامی فروگذار نمی کنند، سبب شده تا اذهان بسیاری از مخاطبان عادی و نظاره گران مردمی پروسه انتخابات در کشورمان ایران، به مانند بسیاری از کشورهای دیگر جهان، دچار سردرگمی و حتی در برخی مواقع، نوعی ترس و واهمه از تکرار اشتباهات پیشین بشود. این ترس و واهمه و تشویشی که اوضاع عمومی جامعه را فرگرفته است، از آن رو حاصل شده که اصل اولی اعتماد و اتکای به واقعیات در این گونه رقابت ها زیر سوال رفته و بنا بر قاعده « الاول قریب » مخاطبان واقشار عمومی مردم از فضای تصنعی حاکم بر جامعه آبستن انتخابات گریزان شده و در نتیجه از اعتماد به هر حزب و گروهی خودداری کنند.
این مشکل که در حال حاضر تبدیل به اپیدمی ناخوشایند سیستم های سیاسی و حکومتی کشورهای توسعه یافته و یا در حال توسعه دنیا شده است، سبب شده تا کشورهای پیشرو در منازعات و رقابت های سیاسی، به فکر راه حلی برای پیشبرد اهداف و برنامه های احزاب خود و نیز افزایش مشارکت عمومی مردم در امر انتخابات بیفتند. از این رو مانیفست والگوهای مختلف شفاف سازی فعالیت های حزبی در کشورهای پیشرفته دنیا برای نیل به این موضوع در پیش گرفته شده است.
از جمله این موارد می توان به تجربه نسبتا موفق فعالیت های حزبی در دو کشور آمریکا وانگلیس اشاره کرد. در جمهوری اسلامی نیز علی رغم گذشت سه دهه از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و تجربه نزدیک به سی انتخابات در کشور، به وضوح می توان دریافت که هنوز پختگی سیاسی در میان مردم و گروه های سیاسی کشور پدید نیامده و عنصر بی اعتمادی، در بسیاری از مواقع موجب ریزش و از کارافتادن بسیاری از فرصت های طلایی انقلاب شده است. از همین رو باید توجه داشت که با توجه به ابهامی که از طریق هیجانهای ناشی از فضای مصنوعی انتخابات در جامعه پدید می آید، فرار برخی مردم یا اشتباه آنها در انتخاب نامزدهای اصلح و کارآمد، ناشی از نبود آینده ای روشن در پیش روی چشمان نظاره گر و پرسش گر مردم است. از این رو پیشنهاد می شود که به مانند بسیاری از کشورهای توسعه یافته که نظام های حزبی در آنها نزج یافته و به بلوغ قابل توجهی رسیده اند، مانیفست انتخاباتی احزاب و برنامه های کاری آنها به صورت شفاف به مردم اعلام شود تا انتخاب اصلح در هیاهوی تبلیغات انتخاباتی به فراموشی سپرده نشود.
در مدلی که ذکر شد ؛ نامزدهای نمایندگی و به تبع آن احزاب حامی آنها باید با پشتوانه کاملا تئوریک و عملی، وارد عرصه کارزار انتخاباتی بشوند و با بیان برنامه ها، اهداف و چشم اندازهای خود و نامزد مورد حمایتشان، شک و شبهه ای در کارآمدی خودباقی نگذارند. یعنی با تدوین وانتشار برنامه های اقتصادی، سیاسی، بین المللی، اجتماعی، فرهنگی و هنری خود، به روشنی کارآیی خود را به اذهان مردم نشان داده و رای آنها را آگاهانه در صندوق های سفید می ریزند. در این صورت است که مثلا نامزد مورد نظر، راهکارهای خود را درباره مقوله تورم و چگونگی رفع و دفع آن اعلام می کند و با مقایسه برنامه های نامزدها، به خوبی مشخص می شود که کدام یک در کنترل تورم موفق تر خواهند بود. همین راهکار در موضوعاتی چون مسائل بین الملل و سیاست داخلی کشور نیز صادق است و بدیهی است که با پیش گرفتن چنین سیاستی ، از آفت های بدخیمی چون شعار زدگی انتخاباتی و عوام گرایی نامزدها دوری می شود و انتخاب مردم هرچه بیشتر به عقلانیت نزدیک می شود. البته باید توجه داشت که از لحاظ قانونی نیز می توان با اتخاذ راهکارهایی درخور، برای تضمین کارآمدی این برنامه قابل اعتماد و به دور از هر گونه هیاهو و جوسازی های کاذب، کمک کرد.
یعنی قانونگذاران کشور می توانند با تصویب و تهیه قانونی، از نامزدها بخواهند که برنامه های خود را هرچه دقیق تر و شفاف تر اعلام کنند و در صورت انتخاب آنها به عنوان نمایندگان ملت، رای دهندگان و سایر اقشار مردم بتوانند با استناد به شعارها و برنامه های تبلیغاتی و انتخاباتی نماینده فعلی، از او بازخواست کرده و با بهره گیری از قانون موجود، راه سوء استفاده و شعارزدگی را بر او ببندند.